جلسه ۱۵۷ – ۲۶ دی ۱۴۰۳
به مناسبت بحث نفقات و هزینههای علاج و درمان، به نفقه اولاد اشاره کردیم و به تبع به حکم صرف زکات در هزینههای درمان پرداختیم. به مناسب بحث صرف زکات در معالجات، یکی از مسائلی که باید بحث شود ساخت بیمارستان از زکات است. از یک طرف بیمارستان و مراکز درمانی یکی از مصالح عام در اجتماع است که از قدیم در جامعه انسانی وجود داشته است و از طرف دیگر یکی از مصارف زکات، سهم سبیل الله است. آیا میتوان زکات را از این جهت در ساخت بیمارستانها و مراکز درمانی هزینه کرد؟ آیا همان طور که میتوان با زکات پل و راه و … ساخت میتوان بیمارستان هم ساخت؟
از کلمات فقهاء استفاده میشود که مساله محل اختلاف است و چه بسا بتوان به برخی از فقهاء نسبت داد که بنای بیمارستانها و مراکز درمانی از زکات جایز است.
کلمات فقهاء در تعیین ضابطه «فی سبیل الله» اختلاف شدید و عمیقی دارد. یک اختلاف بین شیعه و اهل سنت است و آن اینکه اهل سنت معتقدند «سبیل الله» یعنی جنگ و جهاد و لذا در برخی روایات این طور آمده است:
عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ أَنَّ رَجُلًا کَانَ بِهَمَذَانَ ذَکَرَ أَنَّ أَبَاهُ مَاتَ وَ کَانَ لَا یَعْرِفُ هَذَا الْأَمْرَ فَأَوْصَى بِوَصِیَّهٍ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ أَوْصَى أَنْ یُعْطَى شَیْءٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَسُئِلَ عَنْهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ یُفْعَلُ بِهِ فَأَخْبَرْنَاهُ أَنَّهُ کَانَ لَا یَعْرِفُ هَذَا الْأَمْرَ فَقَالَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَوْصَى إِلَیَّ أَنْ أَضَعَ فِی یَهُودِیٍّ أَوْ نَصْرَانِیٍّ لَوَضَعْتُهُ فِیهِمَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ- فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مٰا سَمِعَهُ فَإِنَّمٰا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ فَانْظُرُوا إِلَى مَنْ یَخْرُجُ إِلَى هَذَا الْوَجْهِ یَعْنِی [بَعْضَ] الثُّغُورِ فَابْعَثُوا بِهِ إِلَیْهِ. (الکافی، ج ۷، ص ۱۵)
در مقابل مشهور شیعه معتقدند سبیل الله به جهاد اختصاص ندارد. اما در آن اختلاف دارند که در مجموع میتوان اقوال را این طور دسته بندی کرد:
اول: مطلق مصالح عامه است و شکی نیست مراکز درمانی نیز جزو مصالح عامه محسوب میشوند. این نظر از کلام مرحوم آقای خویی قابل استفاده است. ایشان فرموده است: «خصوص ما فیه مصلحه عامّه». بعید نیست این معنا همان باشد که مرحوم امام گفتند چون اگر چه حضرت امام آن را به مصالح عمومی اسلام و مسلمین مقید کرده است و مرحوم آقای خویی مطلق بیان کرده اما بعید نیست این قید منظور مرحوم آقای خویی نیز باشد و مراد ایشان این نیست که میتوان از زکات مسلمین، مثلا راههای بلاد کفر را آباد کرد و …
دوم: منظور همه راههای خیر است که شامل همه اموری هم هست که به قصد قربت واقع شوند هر چند جزو مصالح عمومی هم نباشد. این معنا از کلام سید در عروه قابل استفاده است:
«السابع سبیل الله و هو جمیع سبل الخیرکبناء القناطر و المدارس و الخانات و المساجد و تعمیرها و تخلیص المؤمنین من ید الظالمین و نحو ذلک من المصالح کإصلاح ذات البین و دفع وقوع الشرور و الفتن بین المسلمین و کذا إعانه الحجاج و الزائرین و إکرام العلماء و المشتغلین- مع عدم تمکنهم من الحج و الزیاره و الاشتغال و نحوها من أموالهم- بل الأقوى جواز دفع هذا السهم فی کل قریه مع عدم تمکن المدفوع إلیه من فعلها بغیر الزکاه بل مع تمکنه أیضا لکن مع عدم إقدامه إلا بهذا الوجه»
از نظر ایشان صرف زکات به عنوان سهم سبیل الله در هر عمل قربی جایز است به این شرط که بدون آن انجام نشود.
سوم: منظور مصالح عام دینی است نه هر مصلحت عمومی و نه هر راه خیر یا هر چه به قصد قربت واقع شود. مرحوم آقای بروجردی به این نظر معتقد است: «إذا کانت من المصالح العامّه الدینیّه»
چهارم: منظور هر عمل قربی نیست بلکه عمل قربی که اهتمام شریعت به آنها مفروض است. مرحوم آقای حکیم این نظر را پذیرفته است: «إذا کانت من المصالح العامّه الدینیّه»
پنجم: منظور هر عمل قربی نوعی است و لذا مهم نیست که شخصا هم قربی واقع شود. مرحوم آسید عبدالهادی شیرازی این نظر را پذیرفته است.